الیسا جان الیسا جان ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

ماهک من ......

چهار روز تعطیلانه خرداد ماه الیسا جونییییییی....

سلام به عزیز تر از جونم به الیسای شیرین زبونم ، جونم برات بگه دخترم  که چند روز تعطیل بود و قرار بود چند روزی حسابی با هم باشیم و روز اول که حسابی  بادو و بارون بود و نمیشد جایی رفت اما حسابی تو خونه بازی کردیم و ماشاالله به انرژی تو دخترم که خستگی برات معنی نداره و حسابی بازی میکردی و یه روزم رفتیم شهر بازی و کلی بهت خوشگذش و یه روزم رفتیم جنگل که تو عاشقی مامان جون. اینکه چند روز کامل با هم بودیم خیلییییییی خوب بود و بعد از تعطیلات که رفتی مهد روز اولش برام یه کم سخت بود دردونه خانم جونم . حالا برین سراغ عکسها .... اای جانم تا چمن دیدی بازم دراز کشیدی اما اینبار  نور خورشید نذاشت ....   ...
20 خرداد 1393
1689 16 31 ادامه مطلب

تولد چهار سالگی قمری تک گل زندیگیمون....

چشمانت را برای زندگی می خواهم اسمت را برای دلخوشی می خوانم دلت را برای عاشقی می خواهم صدایت را برای شادابی می شنوم دستت را برای نوازش می خواهم پایت را برای همراهی می خواهم عطرت را برای مستی می بویم خیالت را برای پرواز می خواهم خودت را نیز برای پرستش میخواهم حالا با تمام وجودم میگویم دوستت دارم….   سلام به عشقم ، به امیدم ، به نفسم الیسا جون دختر قشنگم  امروز تولد امام حسین و تولد چهار سالگی قمری تو هستش ، میبینی گلکم ، دلبرکم ، عروسکم خدا تو رو تو چه روز قشنگی بهمون داد ،یه دختر خاص و دوست داشتنی و تو یه روز خاص  و عزیز ..... عزیز تر از جانم  دختر شیرین زبانم : ...
12 خرداد 1393
1563 12 31 ادامه مطلب

روزمرگی های شیرین عسلمون...

  الیسا جونم عاشق کباب و گوشت هستی اونم از نوع کباب کوبیده که بهش میگی کباب سیاه صدام زدی گفتی بیا عکس بگیر و منم اومدم دیدم بببببببببببله الیسا وروجکه دیگه .... عاشق شکلک در آوردنی و استاد خندوندن بقیه و منم از دیدنت حسابی خندیدم و تو هم هی میگفتی یه بار دیگه نشونم بده و بعد خودتم کلیییییییییییییی میخندیدی ... آواز خوندنو خیلی دوس داری و یه موقع هایی هم میگی مامان تو بزن من برات بخونم باشهههههههههههههههه ...   الیسا جونم  موقع بیرون رفتن و یا مهد و حتی تو خونه  وقتی موقع لباس پوشدن میشه  خودت ب...
7 خرداد 1393
1